صبح ساعت 6 بیدار شدم تا هم صبحانه بخوریم هم کم کم حاضر بشیم بریم برای غربالگری. ساعت 8 صبح ازمایشگاه بودیم برای پذیرش یه سری فرم دادن که پر کنم. و بعدش منو فرستادن برای ازمایش . دستم رو کلی سوراخ کردن. نمی دونم از اضطراب بود یا از چیز دیگه نه خون زیادی تونستم بدم و نه رگ دستم پیدا می شد. خلاصه با بدبختی یه مقدار خیلی کم از من خون گرفتن. یه ادرس دادن گفتن به این آدرس مراجعه کن برای سونوNT . با بابایی به سمت سونو رفتیم اونجا هم یه کم معطل شدیم خانوم منشی بد اخلاقش به من میگفت آب میوه شیرین بخور . اما خوب منم خودم رو میشناختم صبح مایعات اذیتم می کرد. گوش نکردم ولی کلی شکلات خوردم. حتی وقتی نوبت من شد یه دونه شکلات هنوز تو دهنم بود. ...