عرفانعرفان، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

خاطرات نی نی مون

متاسفم پسرکم

1395/9/12 1:11
نویسنده : mamani
278 بازدید
اشتراک گذاری

روزها انقدر زود از پی هم میگذره که حتی یادم میره باید به وبلاگت سر بزنم.

انقدر شیرین و دوست داشتنی شدی که تمام وقت من رو پر کردی. از صبح که بیدار میشیم تا خود شب یا در حال انجام کارهای خونه هستم یا در حال بازی با شما عزیز دلم .😘

زیبا شدی و جسور . نمیدونم واقعا خیلی باهوشی یابه چشم من و بابایی باهوش میای. 😍😍😍😍😍

خیلی دوستت داریم. میدونم خیلی چیزها رو نگفتم مثل اولین هات 

اما همه رو از بر هستم دیر چهار دست و پا راه رفتی دقیقا ده ماه ۱۱ روزت بود اما با فاصله خیلی کم راه افتادی توی روز تولدت . اولین دندونت روز مادر در اومد تو عید. با مامانی برات آش دندونی پختیم . هنوز دقیق کلمات رو نمیگی (البته احتمال زیاد به دلیل دو زبانه شدنت هست) اما مهم نیست هر روز با هم هر دو زبان رو تمرین میکنیم با زبان انگلیسی میخونیم و بازی می کنیم و می رقصیم. 

به همه میگی آییی فقط به من میگی آبجی

آب ، به به ،دد ، آم ، خخخ ، جیز ، آتیش ، جیش، نه 

Jump , e i e i o , mom, 

اینا کلماتی هستن که میگی. 

امشب با بابایی راکی نگاه کردی قسمت جدالشون که شروع شد جیغ میزدی که دوست نداری آخر هم عصبانی شدی تلویزیون رو خاموش میکردی. و نهایتا این شد که بعد از فیلم جنابعالی بدون لباس تو خونه راه می رفتی. ادای راکی رو در می آوردی. 

عاشق ماشین و کارهای مکانیکی و الکتریکی هستی اگه یه پیچ گوشتی بدم دستت دو سه ساعت سرت گرمه تعمیر لوازم خونه است. برات یه سری ابزار پلاستیکی خریدم. این هفته هم ایشاله میرم مجموعه پرورش فکری کودکان و نوجوانان تا یه سری بازی و کتاب برات بخرم. 

امیدوارم بتونم خیلی زود عکس بذارم .

پسر مامان عاشقانه دوستت دارم. هر روز فقط کلی بغلت می کنم و نگاهت می کنم چون میدونم زود بزرگ میشی میخوام از لحظه لحظه با تو بودن لذت ببرم.

پسندها (1)

نظرات (0)