عرفانعرفان، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

خاطرات نی نی مون

ملاقات دوباره با خانوم دکتر مهربون

1394/3/4 20:14
نویسنده : mamani
493 بازدید
اشتراک گذاری

پسرکم خوشگل مامان

خوبی مامانی؟

اینروزها بیشتر از هر روز به تو فکر می کنم . تا یه لحظه حواسم پرت میشه.چنان لگدی میزنی که تا دوساعت غرق شادی و لذت میشم.

هر روزم به برنامه ریزی برای کارای شما میگذره.

دیروز یه وقت ملاقات با دکتر ارتوپدم داشتم . باید در مورد نوع زایمان ازش مشاوره می کردم.

خیلی دوست داشتم که زایمان طبیعی داشته باشم. اما خوب با وجود اینکه مشکل دیسک کمرم خوب شده اما احتمال اینکه دوباره شدت بگیره هست. به خاطر همین گفت که صلاح نمیدونه که زایمان طبیعی داشته باشم و حتما باید سزارین باشم.

خوب دیگه مامان جان با کلی ناراحتی از اینکه نمیتونم زایمان طبیعی داشته باشم برگشتم خونه. اما شب شما کاملا از دلم در آوردی . چنان محکم پاتو به کنار نافم فشار می دادی که وقتی دست میزدم میتونستم کاملا حس کنم.

صبح مثل همیشه وقت گرفتم و پیش خانوم دکتر اومدم.

مامانی عزیزم تو هم دلت پیش ماست ؟

عسلکم زوده بیای الان . چرا عجله داری که بیای پیشمون؟

صبر کن ما هم منتظرتیم اما به موقع.

اره عزیزکم ،بعد از صحبت کردن با من و اینکه به ایشون گفتم که یه هفته ای هست که زیر دلم درد میکنه .ایشون معاینه کردن و متوجه شدن که شما چرخیدی و سرت پایینه .

گفتن که این علایم و اینکه شما تو این تاریخ (30 هفته و 4 روز ) شما سفالیک شدی احتمال زایمان زودرس وجود داره .

یه عالمه تذکر به من داد که یه جورایی استراحت مطلق بود به همراه 6 تا آمپول بتامتازون داد تا ریه شما زودتر تشکیل بشه و 4 تا آمپول دیگه که اسمش یادم نیست تا انقباض هایی که دارم قطع بشه .

گفت باید شما رو تا هفته 38 نگه داریم. بعدش دیگه مهم نیست.

شما هم مامان عزیزم یکم صبر کن تا منم اتاقت رو بچینم بعد بیا.

دو تا بوووووووووووووووووووووووس گنده از طرف من و بابایی برای فرشته آسمونی من

دوستت داریم . فدا مدات.

پسندها (1)

نظرات (2)

nilia
4 خرداد 94 20:22
سلام دوست نی نی وبلاگیم میشه به من در جشنواره نی نی طبیعت رای بدی ممنون لطفاعدد1رو به 1000891010 sms کن مرسی
·٠•●♥ مامان آنی ♥●•٠·˙
26 خرداد 94 21:52
آجی جون مراقب خودت باش ، کارای سنگین انجام نده انشالله عزیز دلم سالم و سلامت متولد بشه